... شب بود، كه از محفل دوستان، جايى كه آخرين داستان به چاپ رسيده
زيادى كه از آن كرده بودند، هيجان مطبوعى در من ايجاد k بيرون آمده وارد خيابان شدم. بر اثر تعري
داشتم و براى نخستين بار در عمرم تا اين حد از نشاط : شده بود. با تأنى در خيابان خلوت گام برمى
زندگى سرمست شده بودم.
باشكوهى i ماه فوريه و ...
-
نویسنده:
ماكسيم گوركى
-
زبان کتاب:
پارسی (Persian)